loading...
فروش خدمات باغبانی
نهال بازدید : 3059 دوشنبه 10 آبان 1395 نظرات (0)

پیش گفتار

نخستین گام در راه مطالعه گیاهان دسته بندی کردن آنهاست یافتن صفات ثابت و اساسی و روش درست رده بندی اساس علم رده بندی را تشکیل می دهد
نخستین رده بندی اعصار کهن و تقریباً مدرن به 6 تا 8 هزار سال پیش و به تمدن مصر و به زمانی مربوط میشود که انسان به شیوه کشاورزی کاملاً دست یافته بود. در پاپیروسهای کشف شده در این دوران تا حدودی گیاهان زراعی شناخته شده به گیاهان علوفه ای، گیاهان غذایی، گیاهان مفید و یا سمی و همچنین بر حسب نوع و چگونگی کشت تقسیم می شوند. پس از این دوره شکل تازه ای ازرده بندی در صفحات تاریخ منعکس شده است که به 350 سال پیش از میلاد مسیح و به ارسطو فیلسوف یونان باستان و سپس به دیوسکورید (Dioscorides) و نئوفر است (Theophrastus / Theophraste) مربوط می شود. تئوفراست فیلسوف یونانی و شاگرد ارسطو را اغلب پدر علم گیاه شناسی نامیده اند. تئوفر است در کتابی بنام Enquiry into plants گیاهان را به سه دسته درختی درختچه ای و علفی تقسیم کرده و بر حسب ویژگیهای گل و خواص داروئی آنها را از هم متمایز کرده است.
در اعصار گذشته هر یک از دانشمندان به شیوه و بینش خاصی که معرف قدرت تفکر آنها بود پدیده های طبیعت و گیاهان پیرامون خود را رده بندی کرده آنرا به نحوی ارائه و انتشار داده اند رده بندیهایی که تاکنون برای گیاهان و جانوران ارائه شده است به سه گروه رده بندی مصنوعی ، رده بندی طبیعی و رده بندی فیلوژنی (phylogeny) تقسیم می شود.
از این سه نوع رده بندی رده بندی مصنعی به علت عدم کارآیی و دور بودن آن از واقعیت بجز در موارد خاص دیگر متداول نسیت ، رده بندی رایج در زمان حاضر تقریباً تلفیقی از رده بندی طبیعی و رده بندی فیلوژنتیکی است. قدیمی ترین و ابتدایی ترین رده بندی شناخته شده جهان به ترتیب مربوط به مصر ، ایران و چین است و قدیمی ترین رده بندی مدرن و نوشته شده جهان از زمان تئوفر است باقی مانده است.در پایان برای آشنائی بیشتر به بعضی از عناوین رایج در بحث رده بندی می پردازیم


  • گونه
    اجتماعی از افراد خویشاوندی است که دارای اختصاصات ریخت شناختی ارثی و صفات فیزیولوژیکی یعنی اختصاصات فیزیکی ، شیمیایی و اکولوژیکی مشابه هستند و زندگی یکسان دارند و برای ثبات این صفات و استقلال آن (در داخل گونه) این افراد (بدون در نظر گرفتن جهش) نباید اعقاب باروری جز همانند خود بوجود آورند. اعقاب حاصل از آمیزش افراد گونه ها همیشه بارورند جز در موارد نادر که مسائلی از قبیل تریپلوئیدی و غیره پیش می آید
  • تقسیمات گونه یا واحدهای زیر گونه ای
    تمام گونه ها از نظر محدودیت صفات و یکنواختی و جور بودن افراد دارای یک ارزش نیستند گروهی از آنها محدود و یک جورند، برخی دیگر شامل گروهی از افراد با سیستمی پیچیده اند که بین آنها می توان دسته هایی را با صفاتی کم و بیش متفاوت با هم تشخیص داد. بویژه این مسئله در بعضی گونه های قدیمی لینه ای سبب تقسیمات پائین تر از گونه شده است نظیر گونه ژوردانی ، نژاد یا زیر گونه ، واریته یا جورو بالاخره کلون (clone دودمان)

    • گونه های لینه ای

      گونه های لینه ای گونه هایی هستند که گاهی آنها را گونه های قدیمی یا گونه های ناخالص نیز می گویند این گونه ها گاه خالص و گاه ناخالص اند. از ادغام دو یا سه گونه متفاوت حاصل می شوند. گاهی نیز اجتماعی از گونه های مقدماتی به نام گونه ژوردانی هستند
    • گونه های مقدماتی یا ژوردانون (Jordanon)
      ژوردان (Jordan) گیاه شناس فرانسوی اهل لیون در بررسیهاو تجربیات خود روی افرادی از گونه های لینه ای موفق شد آنها را از نظر صفات متفاوت به گروههاو واحدهای مقدماتی کوچکتری تقسیم کند که بعدها به نام همین گیاه شناس به گونه های ژوردانی معروف شد. به عنوان مثال ژوردان بر اثر مطالعه ای که روی گروهی از افراد گونه دراباورنا (Draba Verna) (گیاهی کوچک بهاره از تیره شب بودارای طوقه ای از برگهای خوابیده بر سطح زمین و ساقه های متعدد برخاسته از وسط طوقه برگها) انجام داد متوجه شد که در بین پایه های مختلف آنها تفاوتهای نسبتاً زیاد وجود دارد مثلاً برگها در پایه های متفاوت این گیاه کامل اند یا کم و بیش در حاشیه تقسیم شده اند و سطح آنها فاقد کرک یا پوشیده از کرک است جام گل آنها دارای گلبرگهای کامل یا گلبرگهایی است که در حاشیه بریده و شرابه ای هستند . میوه آنها خورجین کوتاه یا بر عکس بلند و استوانه ای است و در حالت اخیر سطح آنها صاف است و اختصاصات دیگری غیر از کوتاهی خورجین دارند. ژوردان در این بررسیها و دقتها به وجود بیش از 200 فرم مختلف در باورنا، که تقریباً 80 فرم آن در همان منطقه لیون یافت می شد پی برد باید در نظر داشت که این تفاوتها هیچ ارتباطی با تغییرات صفات فردی یا صفات مواج ندارند بلکه مربوط به صفاتی مستقل و قطعی هستند. ژوردان برای حصول اطمینان از دائمی بودن صفات آنها را سالهای متمادی در باغچه منزل خود در کنار یکدیگر کاشت و مشاهده نمود که فرمهای مزبور استقلال خود را حفظ کرده اند و انجام نگرفتن لقاح بین افراد و فرمهای مختلف با یکدیگر یا به عبارت دیگر انجام لقاح داخلی در درون افراد هر فرم سبب استقلال و محدودیت آن فرم شده است.
      ژوردان پدیده مزبور را چنین بیان کرد : در این هماوریها یه هیچ وجه دورگه گیری (هیبریداسیون) انجام نگرفته و این امر هیچ ارتباطی با هماوری بین دو زیر گونه یا دو نژاد ندارد بر عکس هماوری بین افراد یک گونه کاملاً معین و مشخص رخ داده است.ژوردان این قبیل گونه ها را گونه های مقدماتی نامید که بعدها به نام او به ژوردان معروف شد
    • نژاد یا زیر گونه

      نژاد یا زیر گونه یکی از تقسیمات گونه است که به گونه تیپ شباهت بسیار دارد، ولی به علت دوری از هم و بعد زمان و مکان که‌آنها را از هم جدا کرده است در بعضی صفات و اختصاصات از گونه تیپ قابل تشخیص است
    • واریته
      واریته در اساس تقسیمات گروهی داخل نژاد است یا مستقیماٌ با گونه اصلی ارتباط دارد و فقط در یک یا چند صفت کوچک و کم اهمیت ولی واضح و مشخص با آن متفاوت است، صفت متمایز واریته باید بر خلاف صفتی باشد که در گونه اصلی و تیپ وجود دارد، برای مثال جام در گل بنفشه معطر، بنفش رنگ ولی در واریته ای از آن سفید رنگ است. تفاوت صفات واریته ای با صفات گونه اصلی ممکن است در شکل برگها ، بود یا نبود کرک ،وجود خار، رنگ گل و غیره باشد. معمولاً پیدایش واریته های تازه اثر دو مکانیسم اساسی زیر است الف) جهش ناگهانی؛ ب) دورگه گیری
    • (Hybridization)
    • کلون یا دودمان خالص
      کلون (Clone) جمعیتی است که منحصراً از تکثیر یک پایه بوجود می آید مانند تکثیر رویشی به وسیله ریزوم ، تلمه زدن ، پا جوش و از این قبیل ، که در آن تکثیر جنسی هیچ دخالتی ندارد. صفات گونه ای در افراد جدید محفوظ باقی می ماند از این رو بهره گیری از روش کلون سازی (Cloning) در امر کشاورزی ، باغبانی و بویژه پرورش گل و درختان میوه و سایر موارد از این قبیل از گذشته نیز رایج بوده است. باید در نظر داشت که حالت هوموزیگوت بودن در کلون سازی هیچ دخالتی ندارد
  • جنس
    مجموعه ای از گونه هایی با صفات نزدیک به هم است بعضی از جنسها یک گونه دارند (جنسهای تک گونه ای) و برخی دیگر دارای گونه های فراوان هستند.وقتی جنس فقط یک گونه داشته باشد علاوه یرداشتن موقعیت ممتاز در رده بندی، تک گونه ای بودن آن هم می تواند دلیلی بر قدمت و یا تازگی پیدایش آن باشد یعنی جنس تک گونه ای یا در حال انقراض است یا بر عکس بسیار جدید و در حال گسترش. بطور معمول نام جنس مانند نام گونه به زبان لاتینی (پایه گذار آن لینه) غالباً لینه ای است و در نامگذاری آنها معمولاً نامهای قدیمی و عامیانه رعایت شده است همیشه نام گونه بلافاصله پس از نام جنس قرار می گیرد و در حقیقت بیان کننده صفت گونه ای گیاه است
  • تیره
    تیره مجموعه ای از جنسهای مجاور و نزدیک به هم است
  • راسته
    راسته اجتماعی از تیره های نزدیک و مجاور هم است. بعضی راسته ها دارای تیره های بسیار اندک هستند مانند راسته گلومال (Glumales) و راسته اورکیدال (Orchidales) بر عکس برخی از راسته ها دارای تیره های متعدد و فراوان هستند مانند راسته پاریه تال (paretales). غالباً حد و تعداد تیره ها در راسته ها نامشخص و مبهم است. شرح یا تعریف راسته ای نیز همچون محتوای آن کاملاً روشن و صریح نیست مانند راسته پاریه تال که در رده بندی انگلر و پرانت دارای خانواده های متفاوت است و حتی برخی از آنها در راسته های غیر پاریه تال قرار گرفته اند. صفاتی که در شرح و تعریف راسته بکار می رود غالباً صفات ذاتی و درونی است و کمتر صفات ریخت شناختی یا شکل ظاهری آنها مورد توجه قرار گرفته است و اکثراً نیز از صفات مشخصه تشریحی آنها استفاده می شود و از آنجا که غالباً دقت و ظرافت صفات تیره ای را ندارند ابهام آنها همیشه بیشتر از خانواده ها است
  • رده – شاخه – سلسله گیاهی
  • (جهان گیاهی)
    راسته ها در گروه های بالاتری بنام رده جمع می شوند رده و راسته هر دو دارای تقسیمات پائیتزی بنام زیر رده و زیر راسته هستند.
    شاخه ها نیز از تجمع رده ها بوجود می آیند شاخه ها نیز دارای تقسیمات رو شاخه و زیر شاخه اند.
    شاخه ها معمولاً شامل گروههای حد واسط مراحل تحول و تکاملی نیز هستند نظیر گروه سرخسهای دانه دار (یترید وسپرمال) شامل سرخسهای دانه دار فسیل (حد واسط نهان زادان آوندی و بازدانگان) و گروه کلامیدوسپرم (حد واسط بازدانکان و نهان دانگان) البته این نوع تقسیمات در نظام نام گذاری علمی عملاً تاثیر ندارند و فقط حاکی از معرفی صفات اساسی و ممیزه گروه هستند نظیر تقسیمات نهاند انکان به تک لپه ایها و دو لپه ایهای بی گلبرگ ، جدا گلبرگ و پیوسته گلبرگ.
    شاخه ها نیز در گروه بزرگی بنام سلسله گیاهی یا جهان گیاهی جمع می شوند. جهان گیاهی تقسیمی بنام زیر جهان دارد
  • نامگذاری علمی گیاهان
    در گذشته نامگذاری گیاهان با روش صحیحی صورت نمی گرفت بلکه هر گیاه شناس روش خاصی را دنبال می نمود و بعضی از آنها برای نامگذاری گیاهان از نامهای محلی استفاده می نمودند . بکار بردن اصطلاحات و واژه های گیاهی در قرن هفدهم میلادی و بوسیله تورن فورت (Tournefort) دانشمند فرانسوی پایه گذاری شده و 698 جنس از گیاهان را نام گذاری کرد و خلاصه مشخصات هر یک از آنها را به زبان لاتین ذکر نمود.
    لینه (Carlos linnaeas) گیاه شناس سوئدی که پدر گیاه شناسی لقب گرفته است هر چند کم و بیش روش تورن فورت را دنبال نمود ولی بسیاری از نامهای گیاهان را که بر پایه علمی و گل و میوه استوار نشده بود کنار گذاشت و در ذکر مشخصات هر گیاه، از بکار بردن افعال صرف نظر نمود که هنوز متداول می باشد.
    لینه نیز روش خاصی برای نامگذاری علمی گیاهان بکار برد که بزودی بین گیاه شناسان متداول گردید. و جنبه علمی و بین المللی پیدا نمود. وی با بکار بردن اصطلاحی که معمولاً از دو کلمه لاتین و یا یونانی تشکیل میشود و یکی از آنها جنس و کلمه دیگر گونه آن گیاه می باشد، توانسته است گیاه شناسان را از بکار بردن نامهای متعدد محلی و یا جملات طولانی که برای نامیدن گیاهان بکار می رفته و مشکلاتی که برای شناساندن گیاهان در پیش بوده است رهایی بخشد و آنان را ترغیب نماید تا به تبعیت از وی به نامگذاری علمی گیاهان عالم بپردازند.
    به این ترتیب نام علمی یک گیاه از دو کلمه جنس و گونه آن تشکیل می شود و نخستین حرف کلمه ای که معرف جنس می باشد با حروف درشت آغاز می گردد ولی نخستین حرف گونه معمولاً کوچک است مگر در موارد استثنائی که آن گونه منسوب به شخصی و یا محلی بوده و یا دارای خصوصیات و مشخصات بارزی باشد و در اینصورت با حرف درشت آغار می گردد.
    گیاه شناسی که برای اولین بار گونه ای را مشخص می‌سازد.نام مناسبی برای آن گیاه انتخاب می کند و آن گیاه را بدان نام گذاری می کند سپس مخفف اسم خود را به آخر آن می افزاید مانند ممرز.Carpinus betulus L که کلمه اول آن جنس و کلمه دوم آن گونه گیاه می باشد و حرف L. مخفف اسم لینه است که این درخت را نام گذاری نموده است.
    مشخصات هر گیاه که به این ترتیب نام گذاری می شود بزبان لاتین در یکی از مجلات علمی منتشر می شود و سند علمی این نامگذاری می باشد. به علت پیشرفته نبودن وسایل ارتباط جمعی در گذشته نسبت به زمان حال و عدم وجود ارتباطات علمی مناسب دانشمندان با یکدیگر چه بسا اتفاق می افتاد که یک گیاه در نقاط مختلف ، در یک زمان و یا در سالهای مختلف مورد مطالعه چند گیاه شناس قرار گرفته و در نتیجه به اسامی مختلف نام گذاری میشد، از این رو بسیاری از گیاهان سطح زمین دارای نامهای مترادف متعددی شده اند. چنانچه دو درخت یکی بنام درخت نوئل Picea abies L.Karst (L.) و دیگری بنام درخت نراد. Abies pectinata DC. که از درختان جنگلی قاره اروپاست هر یک دارای بیش از بیست نام مترادف است و درخت اوجا Carpinifolia Gled Ulmus دارای نه نام مترادف و درخت ملج Glabra Huds Ulmus دارای پنج نام مترادف است.
    گاهی هم استثنائاً اتفاق می افتد که دو گیاه مختلف دارای یک نام علمی مشترک باشد و در اینصورت این دو هم نام می گردند چنانچه Ulmus glabra نام علمی مشترکی است که بوسیله Miller و Hudson تصادفاً به دو درخت ملج و اوجا گذارده شده است البته نام های مترادف و هم نام در بسیاری از موارد ممکن است اشکال ایجاد نکند ولی در بعضی موارد مثل نمونه درخت نرادر درخت نوئل باعث در دسر می شود.
    در بین جنسهای مختلف گیاهان نیز گاهی هم نامی بنظر می رسد مثلاً نام عملی جنس بادام Amygdalus L. میباشد که از تیره Rosaceae محسوب میشود و بوسیله لینه نام گذاری شده است در صورتیکه هم نام آن را Amygdalus O. Kuntze به جنسی از نباتات تیره Stcreuliaceae نام گذارده است.
    البته در نام گذاری ها گاهی نظریات شخصی و یا تعصبات منطقه ای نیز توسط بعضی دخالت داده میشود. از این رو انتخاب و استعمال یکی از نامهای مترادف از ابتدای قرن بیستم توجه دانشمندان گیاه شناس را بخود جلب نموده و برای رفع مشکلات موجود کنگره ای بنام کنگره بین المللی گیاه شناسی تاسیس نموده اند. اولین کنگره مزبور در سال 1905 میلادی در وین تشکیل گردید و مقرر شد هر پنج سال یک بار اگر شرایط کلی اقتضاء کند در یکی از کشورهای جهان تشکیل شود.
    بطور کلی تصمیمات این کنگره مبتنی بر رعایت حق تقدم می باشد یعنی در بین نام های مترادف یک گیاه حق تقدم با نامی خواهد بودکه پیش از سایر نامهای مترادف بر آن گیاه گذارده شده است و در یکی از کتب و مجلات علمی و رسمی گیاه شناسی به چاپ رسیده باشد و در اینصورت آن نام بر سایر اسامی مترادف اولویت خواهد داشت
  • روش نامگذاری تیره ها
    برای نامگذاری خانواده (تیره) به نام یکی از جنسهای اصلی آن پسوند «آسه» (aceae) اضافه می کنند. و با حروف بزرگ نیز می نویسند مانند Rosaceae اما بعضی از تیره ها یا خانواده ها دارای نام های قدیمی هستند و هم اکنون نیز به همان وضع در رده بندی های جدید حفظ شده اند مانند نامهای Cruciferae (چلیپائیان) یا Umbelliferae (چتر بان) ، Labiateae که به پسوند ae ختم می شوند.
    تذکر : زیر خانواده دارای پسوند اوئیده (Oideae) و طایفه دارای پسوند ئه (ae) است مانند زیر خانواده Silenoidae و طایفه Silenae از خانواده
  • Caryophyllaceae
  • روش نامگذاری راسته
    معمولاً نام راسته ها از نام تیره های مهم آنها گرفته شده و به آخر آن پسوند «ال» (ales) اضافه می کنند گاهی نیز در این نامگذاریهااز نامهای قدیمی و کهن استفاده می شود مانند راسته Glumiflores و Polycarpique
  • نامگذاری رده ها و شاخه ها
    نام رده ها در اصل دارای پسوند «اوپسیدا» است ولی معمولاً پسوند اینه (Ineae) را نیز بکار می برند مانند رده Filicineae نام شاخه ها به پسوند
  • (فیتا یافیت)
  • (Phyta / phytes) ختم می شود مانند شاخه
  • Cormophyta یا Cormophytes
  • است

 
تولید و توزیع مرغوبترین نهال های اصلاح شده پیوندی
و زیباترین گیاهان آپارتمانی
تولید و عرضه نهال

هلو  شلیل  الو  زردالو  سیب  گلابی  گیلاس  آلبالو  گوجه سبز  خرمالو پرتقال لیمو نارنگی آووکادو...
در رقمهای مختلف ایرانی و خارجی
ودرختان غیر مثمر

فروش نهال

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
آمار سایت
  • کل مطالب : 491
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 114
  • آی پی دیروز : 300
  • بازدید امروز : 514
  • باردید دیروز : 1,335
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 6
  • بازدید هفته : 514
  • بازدید ماه : 19,443
  • بازدید سال : 92,229
  • بازدید کلی : 3,172,126